من یک عادتی که نهادینه شده در خودم دارم اینه که تشکر میکنم از کسی که برای من کاری انجام داده کما اینکه این کار وظیفه ی قانونی اون شخص شده باشه . حس خوبی ایجاد میکنه در طرف مقابل. شما فرض کنید این حس خوب رو همیشه به اون فرد که داره وظیفش رو انجام میده القا کنیم. خب کار خوب من برای نفر بعدی که مراجعه میکنه به شخص خدمت دهنده مفیده چون اون آقا از لحاظ روانی آماده شده که کارش رو خوب انجام بده و از مراجعه کننده تشکر بشنوه این موضوع بصورت روانی تاثیر مستقیمی روی سیستم اعصاب افراد میگذاره و بدون هزینه و اتلاف وقت از استرس و اضطراب افراد کاهش میده . پس خوبه که تشکر کردن رو باد بگیریم. حتی از توجه یک شخص به شما تشکر کنید و بصورت غیر مستقیم به اینکار علاقمندش کنیم. راستش قصدم از این پست این بود که چند روزه به احساست و لحن برخورد مردم توجه میکنم همه عصبی ، تندرو ، غیر قابل کنترل هستند. اگه دنبال دلایلش بگردیم میتونه دلایل مختلفی داشته باشه مثل خانواده ، محیط کار و همکاران ، شرایط اقتصادی و اجتماعی ، تضاد طبقاتی به شکل فاحش و ... اما این خشونت رو شما در بچه مدرسه ای ها هم میتونید ببینید که اون هم ناشی از همین رفتار افراد بزرگتره و من فکر میکنم ایجاد آرامش جز با توجه به جزئیات نمیتونه باشه. مثل همین تشکر کردن و یا عذر خواهی و یا توجه و دوست داشتن یکدیگر این روزها خیلی مادیاتی هستیم ما ایرانی ها ، خیلی به جایگاه دل خوش میکنیم و خیلی به انسانهایی که نزدیکمون هستند بی توجه هستیم. امیدوارم که حسرت حتی همین روزها رو تو یک روز خیلی نزدیک نخوریم.
پس : یاد بگیریم تشکر کنیم ، یاد بگیریم عذر خواهی کنیم. خیلی سخت نیست.