One day in goal point

Story of an iranian boy who wants to immigrate to ..... like a country

One day in goal point

Story of an iranian boy who wants to immigrate to ..... like a country

یکسال و چند روز بعد

یکسال و چند روز بعد...

امروز تصمیم گرفتم که وبلاگم رو آپدیت کنم، حدود یکسالی از آخرین پستم میگذره و تو این یکسال اتفاقات خیلی بزرگی و عجیب و غریبی برای من افتاد، اتفاقاتی که هیچوقت شاید نشه فراموشش کرد و قطعا تجربه هایی با هزینه ی  بسیار بالایی برای من بوده.

لذا یکی از مسائلی که من رو از وبلاگم دور کرده همین مشغله هایی بود که خودم برای خودم ایجاد کردم ولی حالا میخوام دوباره شروع کنم، از راه و اهدافم دور نشدم ولی ابعاد زندگی بزرگتر شده برام و من دیگه یک نفر نیستم (ازدواج کردم) شاید هیچوقت فکرشو نمیکردم که همچین اتفاقی بیفته برام و اون هم انقدر زود ولی من اینکار رو انجام دادم، البته که فکر میکنم تو این شرایط تگزاسی یا به قول خودمون کویت بودن ایران جدای بحث هزینه ها و... بحثی داریم بنام جلو انداختن زندگی و ساختنش زودتر از موعد...

ببینید الان یه مرد 27 ساله اگر بخواد طبق نظریات جدید ازدواج کنه باید حدود 32 و ... اینها اینکار رو انجام بده و نتیجه چیست ؟ نتیجه اینه که باید حدود 35 الی 36 دنبال فرزند باشه خب این چی رو پیش میاره ؟ این موضوع باعث میشه که اولا از نظر پایه ای زندگی نتونه برای خودش بچینه ، دوما هیچ تصمیم خاصی نمیتونه بگیره، مثلا نمیتونه بگه خب ما مهاجرت کنیم به کشوری ثالث بعد شروع کنیم به زندگی ساختن و بعدش و... چرا چون کوتاه ترین راه مهاجرت خودش کم کمش 1.5 الی 2 سال زمان لازم داره، حالا شما اگر توی همون سال های اول موفق بشید بایده حداقل 3 سال در اون کشور ثالث بیس زندگی رو بچینید و بعدش شروع به زندگی کیند.

خب این فرقش چیه با ازدواج و ساختن زندگی تو 32 سالگی در ایران؟

سوال خوب و بجایی هست، فکر میکنم کمتر کسی باشه که  جواب این سوال رو ندونه، جوابش در جا زدن جوانان در این کشور هست، خود من که خدارو شکر درآمد به نسبت خوبی در کشور داشتم حدود 5 تومن در ماه  که یک خانه ی 58 متری در محله ی متوسط به بالا تهران اجاره کرده بودم(فول امکانات) چیزی حدود 100 میلیون تومان رهن کرده بودم در سال 97 ولی در سال 98 به مبلغ 150 میلیون تومان همین خانه را مجدد تمدید نمودم. خب با یه حساب ساده اگر بخوام بگم من سالانه 60 میلیون تومان درآمد دارم و 50 میلیون در سال باید داشته باشم که بتوانم در سال بعدی در خانه ام بمانم چیزی حدود 84 درصد درآمد من صرف محل سقف بالاسرم شده است. فکر میکنم خیلی واضح بود. و اگر درو اندیشی من نبود من باید  خانه اجاره ای ام را به محله های پایین تر که به طبع بزه کاری و دزدی و... بیشتری به دنبال دارد را ببینم.

در ادامه با ابعاد جدید و برانامه های زندگی (غیر محرمانه ها) پست خواهم کرد.

در زمان نگارش این پست قیمت دلار 11450 تومان است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد