پسران آدم هر دو بشرند و بشری طبیعی ، اما با یکدیگر در جنگند ، یکی دیگری را میکشد. از اینجا تاریخ بشر شروع میشود. جنگ آدم یک جنگ ذهنی است در ذات (نوع) ، جنگ این دو عینی است ، در زندگی ، بنا بر این قصه هابیل و قابیل "فلسفه تاریخ" را نشان میدهد و قصه آدم "فلسفه انسان" را ، جنگ هابیل وقابیل دو جبهه متضاد است. این مسله از آنجا می آید که وقتی آدم به پسرانش پیشنهاد میکند که برای رفع اختلافتان بر سر نامزد هاشان که قابیل دل در نامزد زیبای برادر بسته ، برای خدا قربانی کنید. قابیل یک دسته گندم زرد پوسیده به قربانگاه می آورد و هابیل یک شتر سرخ موی گرانبها و جوان . این است که مالک و ضعیف را مشخص کرده است. و بدینگونه میتوان تضاد میان دو تیپ هابیل ( انسان با ایمان صلح دوست و فداکار) و قابیل (شهوت پرست متجاور برادر کش پست بی ایمان و مادی) را شناخت که در این دو نژاد پدر ، مادر ، تربیت ؛ خانواده و محیط و مذهب مشترک اند و در آن محیط ، فرض بر این است که هنوز جامعه بشری تشکیل نشده و محیطهای متنوع فکری و جوهای فرهنگی و گروههای اجتماهی مختلفی نبوده است که بتوان گفت احتمالا هریک از برادر ها تحت تاثیر عوامل مذهبی ، تعلیمی ، و تبلیغاتی متفاوتی قرار گرفته اند. بطوریکه هرکدام سمبل یک تیپ شده اند.
در بررسی چنین مواردی به صورت علمی باید همه ی عوامل را لیست کرد و سپس عوامل مشترک را حذف نمود تا به نتیجه رسید. در قصه این دو برادر تنها عاملی که وجه اختلافشان را میسازد عامل شغلی متفاوتی است که هریک را در وصع اجتماعی و اقتصادی خاصی قرار میدهد و نوع کار و نقش زیربنای تولیدی و نظام اقتصادی متضادی است که هر کدام داشته اند.
اسلام شناسی - دکتر علی شریعتی
حس خوبی نیست اینکه ندونی چطور باید کاری انجام بشه ، و نگرانی از اینکه چه چیزی میتونه در پس یه اسم و یک قابلیت باشه حتی چیزی که دیده باشی خیلی از افراد حتی به ظاهر ناشایسته در اون جایگاه هستند. یادمه اون اولایل دوران کودکی یا شایدم نو نهالی انقدر که الان کامپیوتر پیچیده توی زندگی روزمره بوده نبود و نمیشد دیدش همیشه به این فکر میکردم چطوری؟ حتی کسی که به من توضیح هم میداد چون غیر قابل لمس بود نمیخواستم قبول کنم تا اینکه به دوره ای وارد شدم که درگیری بیشتری داشتم با کامپیوتر و کم کم به عمق منطقش پی بردم . خب زمان هیمشه فاکتور مهمیه و همین زمان درک رو در هر شرایطی که باشیم میتونه افزایش بده حی به شکل تجربی مگر کسی به دور از جوامع باشه و بشخصه محیط و واقعیتش رو ترد کنه ،زمان که گذشت خیلی چیزها تغییر کرد حتی هدف .
یه جورایی تا یه زمانی اهداف پویا داشتم نمیدونم چرا اما اون اهدافم Reachable Point هم نبود. اما اگر بخوام به هدفی برسم ملزم به تلاش هستم این تلاش سوار بر موج سینوسی اما پیوسته که گاهی هم گسسته میشه در مواقع گسسته شدن حس بدی به آدم دست میده که شاید خیلی از مشکلات عدم تمرکز رو شامل میشه. بعضی اوقات به خودم میگم اگه تو داری تلاشت رو میکنی ، دیگه از چی نگرانی و حس بد داری ؟ شاید من به عامل زمان زیاد توجه میکنم. شاید دنبال رسیدن به مراحل سریع تر هستم. اگه بتونم یوگا تمرین کنم یا مدیتیشن این حس های Negative رو میشه به Affirmative تبدیل کرد. شاید دارم راهم رو اشتباه میرم ؟ معیار اندازه گیری تلاشم چیه ؟ چقدر تلاش ؟ خیلی از این حس های Huffy بدم میاد ، به اجبار درونم یه هچین پستی آپ کردم و الا اصلا این کار رو نمیکردم. امروز کلاس زبان هم باید برم ، قبلش هم قصد دارم برم یه کتاب زبان بخرم واسه خود این کار آرومم میکنه . امتحان هوش مصنوعی هم so,so بود انتظار نداشتم یه همچین سوالاتی رو بده که اصلا میشه گفت به چشم کسی بر نمیخوره ، اما در عوض سوالاتی هم بودن که باید طرح میشد بصورت روانشانسی اما اصلا توجهی نشد بهشون کلا فکر میکنم دیدگاه افرادی که دکتری هوش مصنوعی هستند با ذیع سطحانشون خیلی فرق کنه در این زمینه خاص چون اصلا انتظار همچین حرکتی وجود نداشت.
"استیلسالیسیلیک اسیدکه بیشتر با نام تجاری آن آسپیرین شناخته میشود، یک داروی ضد التهابی است که معمولاً به عنوان ضد درد و تب بر مورد استفاده قرار میگیرد. این دارو بدون نسخه پزشک قابل تهیهاست." برگرفته از ویکی پدیا
از اونجایی که با مصرف دارو زیاد موافق نیستم اما گاهی اوقات واقعا میتونه مفید باشه ، اما خب انتخاب دارو بدون دانش پزشکی هم کار بسیار خطرناکیه که ما انسان ها بخصوص ایرانی ها از این دست مصرف ها بسیار زیاد داریم. با همه ی اینها بنظر من برای سردرد آسپرین که توی ایران با نام آ.اس.آ در مقادیر 80 و 100 وجود داره از بقیه مسکن ها بهتره ، حتی از ژلوفن که بنظرم ژلوفن عوارضی مثل مستعد کردن مشکلات قلبی رو ایجاد میکنه . ولی باز هم خوبه که بدون خوردن دارو بهبود رو حاصل کنید. گاهی برای سردرد آب مرکبات مثل نارنج ، پرتقال ترش بهمراه قند و یا یک نوع شیرین کننده بسیار موثره ولی همیشه در دسترس نیست. سردرد بی مورد دیشب من که تا نزدیکهای صبح هم ادامه داشت با مصرف یک عدد قرص آسپرین 80 در عرض 10 دقیقه به شدت کاهش یافت ، کلا تجربه خوبی با این دارو در چند بار مصرفم دارم. ولی هنوز از عوارضش مطمئن نیست اما این دارو همه جای دنیا به مقدار بالا مصرف میشه و یه داروی همه گیره .
با همه ی این حرفها امیدوارم که هرگز به دردی مبتلا نشید که بخواید از مسکن ها استفاده کنید ، سلامت و شاد باشید.
کلا این تداخل کلاسی و هماهنگ نبودن با چارت واسم مشکل ساز شد. از همون اول بد بین بودم به این شرایط ترم ،تا همین حالا هم داشتم میخوندم که یه Rest time به خودم دادم. امیدوارم که هرگز استاد نادان ، یا ناتوان در انتقال مطلب گیرتون نیاد که گرفتار هستید ، دکترای هوش مصنوعی داره نمیتونه انتقال مطلب بده ، خب همه که برای استادیت ساخته نشدن مگه مجبوری !!!؟؟ شایدم مجبور باشه! ولی به هر حال این درس هوش مصنوعی رو Self study رفتم جلو و اصلا از اون 5 جلسه ی با تداخلی که داشتمو شرکت کردم هم چیزی به بهم اضافه نکرد. شاید بگید تو که تداخل داشتی و 5 جلسه رفتی باید هم نفهمی و ... اما نه خیلی های دیگه این مشکل رو داشتند. ضمن اینکه من بصورت کاملا اتفاقی جلسات مهم رو حضور داشتم و توی 2 تا میان ترم شرکت هم کردم البته یکیشو که اصلا اطلاع نداشتم و دومیشو هم مباحث تئوری رو نخونده بودم و فقط جستجو های رو بلد بودم و توضیحاتشون رو که یک سوال رو از سه سوال از دست دادم. خلاصه اینکه ترمی بود که حس پایانی خوبی نداشتم.ترم آخر اینطوری ! خدا به دادم برسه. ساعت 2 عصر هم امتحان هوش مصنوعی دارم.دعا کنین چون به نمرات طلاییش نیاز دارم. فعلا برم یه چایی بزنم و یکم دیگه بخونم. تا بعد امتحان بیام شرح بقیه داستان و سرانحام کار...
صبح همگی بخیر ، مخصوصا اون دانشجوهایی که الان دارن درس میخونن مثل من ، خسته نباشین.
چرا هستم ؟
دلیل "هستن" را از آلبرکامو می پرسند ، بر خلاف دکارت که معتقد است من می اندیشم پس هستم و بر خلاف آندره ژید که میگوید "من احساس میکنم ، پس هستم" و بقول آقای تنکابنی جمله ی سومی هم هست که گویندگان بیشماری دارد. من پیکان دارم ، پس هستم. و چون از کامو میپرسند : " تو که در جهان مسولی را نمی شناسی و به خدا معتقد نیستی ، و برای خودت طرف مقابلی قائل نیستی که اعتراضت را بشنود ، پس فریاد اعتراضت چه معنایی میتواند داشته باشد ؟ وقتی معتقدی که گوشی برای شنیدن نیست ، چه دلیلی هست برای اعتراض کردن و فریاد کشیدن ؟
میگوید : اعتراض نمیکنم که تا مخاطبی بیابم یا مسولی را بیدار کنم و یار سرزنش کنم ، اعتراض میکنم چون نمیتوانم اعتراض نکنم. اعتراض میکنم که اگر نکنم ، نظامی را که بر انسان حاکم است و وضع موجود را پذیرفته ام و بدان تسلیم و با آن همراه شده ام ، در حالی که میخواهم نفی کننده باشم ، نه تسلیم شونده و پذیرنده و جز اعتراض کردن حتی بی ثمر راه دیگری نمی شناسم.
اسلام شناسی - دکتر علی شریعتی
راستش انتخاب چندگانه ای تو این موضوع وجود داره و بنظر من بهترین کاری رو که میتونم انجام بدم اینه که اول به رنک ها توجه کنم ، رنک ها هم بصورت زیر است.
ردیف | نام دانشگاه | رنکینگ ایران | رنکینگ جهانی |
1- | آزاد اسلامی قزوین | 115 | 8405 |
2- | دانشگاه گیلان* | 23 | 2514 |
3- | آزاد علوم تحقیقات | 33 | 3140 |
4- | - | - | - |
5- | - | - | |
* - پردیس دانشگاهی |